برد تیم ملی فوتبال برابر لبنان را میتوان یکی از پیروزیهای مهم تاریخ فوتبال کشورمان توصیف کرد. مسابقهای سخت و دشوار در شهر صیدا که میرفت با یک نتیجه بد، عواقب بدتری هم بههمراه داشته باشد، با تلاش و کوشش بازیکنان و انگیزه مثالزدنی آنها برای کسب پیروزی تا آخرین لحظه به بردی شیرینتر از عسل تبدیل شد.
این پیروزی نهتنها گام بزرگی برای صعود ایران به جامجهانی سال آینده بود، بلکه سدی شد دربرابر سیلی که شاید با باخت در این بازی بر سر تیم ملی آوار میشد.
حاشیههای کنارگذاشتن مهدی طارمی از ترکیب تیم ملی (فارغ از درستبودن یا نبودن آن) همه ارکان تیم ملی را تحتفشار قرار داده بود و بدونشک شکست در این بازی میتوانست عواقب بسیار بدی برای تیم ملی و بهویژه اسکوچیچ داشته باشد، اما در معجزهای که خود دراگان هم در رقم زدن آن بیتأثیر نبود، ایران برد تا بحران فعلا تمام شود.
بدین ترتیب در روزی که حتی باد مدیترانه و تا حدی داوری و وقت کشی حریف روی اعصاب مان بود بردیم تا اوضاع گل و بلبل باقی بماند.
توفان علیه توفان
توفان ملیپوشان در دقایق تلفشده، مقاومت لبنانیها را که با دفاع جانانه و تمامعیار از تکگل خود محافظت میکردند، شکست تا توفانی را که درحال وقوع علیه تیم ملی بود، مهار کند.
در همه آن لحظاتی که تیم ملی برای رسیدن به گل بیتابی میکرد، تیغ تند همه انتقادها علیه سرمربی تیم ملی و تصمیمش درباره مهدی طارمی بود. بسیاری حتی صبر نکردند که بازی تمام شود و در شبکههای مجازی، تاختن به دراگان را آغاز کردند تا عفریت بازیکنسالاری در تیم ملی که از زمان کیروش نابود شده بود، دوباره چهره زشت خود را نشان بدهد.
خطری که از سر تیم ملی در صیدا گذشت، خطر باختن در یک بازی مهم و نزدیکشدن لبنان به ما در جدول نبود، بلکه خطر ازدسترفتن دوباره جایگاه و قداست پیراهن تیم ملی بود.
بازهم تأکید میکنیم درباره درستبودن یا نبودن تصمیم اسکوچیچ جای بحث وجود دارد و حتی درباره نوع برخورد با این قضیه هم میتوان به کادر فنی تیم ملی خرده گرفت، اما در هیچ کجای فوتبال امروز پذیرفتهشده نیست حرف بازیکن بر مربی بچربد و این بحث کهنه که مربی حق دارد یا بازیکن؟ سالهاست با دادن حقبهجانب مربیان، حل شده است.
نفس راحت اسکوچیچ
باخت در لبنان آنگونه که گفتیم، وضعیت تیم ملی را به مخاطره میانداخت و دراینمیان کار اسکوچیچ از همیشه سختتر میشد. سرمربی موفق تیم ملی که حالا آمار منحصربهفرد ۱۱ برد از ۱۲ مسابقه را دارد، اگر بازنده بازی با لبنان میشد، زیر فشار ماجرای مهدی طارمی میرفت و معلوم نبود چه بر سرش میآمد.
کوتاهآمدنش دربرابر طارمی و آوردنش به اردوی تیم ملی برای بازی با سوریه نوعی باخت برای او و عقبنشینی دربرابر جایگاهش در تیم ملی و صدالبته بازیکنسالاری بود و تأکید بر تصمیمش یک قمار بزرگ میشد که وضعیت او را در بازی با سوریه دشوارتر از چیزی که هست، میکرد.
۲ گل دقایق پایانی، دراگان را از این مخمصه بزرگ نجات داد و حالا او میتواند با آرامش و سربالا تصمیم بگیرد و شاید این بهترین زمان ممکن باشد که سرمربی تیم ملی حالا که در موضع قدرت باقی مانده، با مهدی طارمی که مهرهای ارزشمند برای تیم ملی است، از سر مماشات برخورد کرده و او را دوباره به جمع ملیپوشان اضافه کند.
جواهری به نام امیری
وحید امیری بیتردید بازیکن ویژه بازی ایران با لبنان بود که باردیگر با درخشش خود به تیم ملی کشورمان کمک کرد.
بازیکن سیوچهارساله و بیحاشیه تیم ملی، زمانی که در ۲۰ دقیقه پایانی بازی تغییرپست داد و وینگر چپ تیم ملی شد، غوغا کرد و هر ۲ گل تیم ملی نتیجه تأثیرگذاری صددرصد او بود.
تصمیم درست اسکوچیچ که در بازیهای گذشته هم نشان داده است خوب تعویض کرده و گره بازی را پیدا میکند، امیری را به دروازه لبنان نزدیکتر کرد که نتیجه آن توپربایی و پاس گل در گل اول و نفوذ به درون محوطه و ارسال منجربهگل در صحنه گل دوم بود.
پسر اسکوچیچ که بارها مورد تعریفوتمجید او قرار گرفته و بازیکن فیکس همه ترکیبهای سرمربی کنونی تیم ملی است، در این بازی هم مأموریت خود را بهنحواحسن انجام داد و البته نشانی از تکبر و غرور هم نداشت؛ درست مثل روزی که به پیکه در جامجهانی آن لایی معروف را زد یا همه روزهایی که با پیراهن پرسپولیس در لیگ ایران و آسیا درخشید.